دسته : -plan پلان
فرمت فایل : word
حجم فایل : 144 KB
تعداد صفحات : 114
بازدیدها : 237
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 12000 تومان
خرید این فایلآثار استحاله و تغییر فرهنگی جوانان در شهر یزد
فصل اول :
طـرح تحقیق
1-1- بیان مسئله :
هر جامعهای تحت تأثیر پارهای از عوامل داخلی و خارجی ، دچار « تغییر فرهنگی » می شود . تغییر فرهنگی در واقع بخشی از مقولة مهم «تغییر اجتماعی » است كه در طول تاریخ نظر متفكران و جامعه شناسان را به خود جلب كرده است. در گذشته ، یزد به عنوان « دارالعباده » شناخته شده بود . در آن فضای سنتی ویژگی های فرهنگی مثبت از قبیل « ساده زیستن و قناعت پیشگی » ، «روابط سالم خانوادگی و اجتماعی » ، «صله رحم » ، « برنامه های جمعی مذهبی و سنتی » ، « روابط عاطفی و دوستانه قوی »، « پاكی و زهد و اخلاص » ، «تلاش و كار و كوشش» ،«احساس مسئولیت فردی و اجتماعی » ، «شادابی و آرامش » ، « یكدلی و یكرنگی و صمیمیت » و « احساس رضایت و خشنودی » به چشم می خورد و افراد جامعه توانسته بودند با « خود » ، « طبیعت »، « زمین » و « دیگران » كنار آیند و سازش و سازگاری داشته باشند. حتی در دورة قبل از انقلاب ، به دلیل عدم گسترش وسایل ارتباط جمعی و امكان برقراری تماس جدی و سریع با خارج از یزد ، نه در شهر یزد و نه در شهرهای اطراف آن هیچكدام استحالة فرهنگی قابل توجهی صورت نگرفته بود و اصالت سبك زندگی سنتی یزدی و آداب و رسوم مخصوص این دیار تا حد زیادی حفظ شده بود .
پیروزی انقلاب اسلامی ، برای مدتی حدود دو دهه ، وضعیت فوق را تثبیت و تقویت كرد ، زیرا همانطور كه بسیاری ازصاحب نظران اظهار داشته اند این انقلاب اساساً یك حركت ضد غربی و یورش علیه مظاهر فرهنگ غربی و بازگشت به ارزش ها و فرهنگ سنتی،بومی و مذهبی بود . اما آرام آرام ، به ویژه بعد از گذشت دو دهه از عمر انقلاب ، آثار استحالة فرهنگی در ایران و حتی در جامعة مذهبی و سنتی ریشه داری چون یزد بروز نمود ، به طوری كه هرچه به جلو آمده ایم و از انقلاب دور شده ایم این تغییر فرهنگی نمایان تر و شدیدتر شده است .
به نظر می رسد كه اكنون بخش قابل توجهی از مردم یزد ، خاصه جوانان یزدی ، از فرهنگ اصیل سنتی خود فاصله گرفته و به سمت و سوی فرهنگ غربی ، یعنی آنچه كه می توان به « شبه مدرنیسم » تعبیر كرد،گرایش پیدا كردهاند یا به عبارت دیگر دچار مرض«غرب زدگی » شدهاند . اكنون دیگر گروه هایی از جوانان یزدی – و حتی سایر اقشار وطبقات- آن احساس و گفتار و رفتار دیروز را ندارند و دچارنوعی «عقدة خود كم بینی فرهنگی » شده اند . با مراجعه به مكان هایی چون كافی شاپ ها ، كافی نت ها ، باشگاه های بیلیارد ، فروشگاه های محصولات فرهنگی و حتی با رفتن به كوچه ها و خیابان های معمولی شهر ، مدارس ، دانشگاه ها و خانوادهها میتوان آثار و نشانه های فرهنگ وسبك زندگی غربی را در میان گروه های مختلف مردم ، مخصوصاً جوانان ، مشاهده كرد . شاید اغراق نباشد اگر بگوییم كه امروزه یكی از عوامل مهم و عمده اختلاف بین نسلی و شكاف میان خانواده ها (اختلاف بزرگسالان و كهنسالان با نوجوانان و جوانان) به موضوع مورد بحث یعنی چگونگی برخورد با فرهنگ غربی مربوطه می شود. معمولاً جوانترها در مقایسه با بزرگترها یا پیران گرایش بیشتری به فرهنگ بیگانه و رغبت و توجه كمتری به فرهنگ سنتی و بومی و مذهبی خود دارند و به طور كلی افراطی تر و آتشی تر و تندروترند .
سئوال مهمی كه در اینجا مطرح می شود آن است كه : « این وضعیت پیش آمده یا تغییر فرهنگی صورت گرفته ناشی از چه علل وعواملی است ؟» بی تردید عوامل متعدد داخلی (تغییر در ساخت و بافت و تركیب جمعیت ، نقش نخبگان فكری و سیاسی ، نقش جنبش های اجتماعی و گروه های فشار، نوسازی و توسعه ، تكنیك ، ایدئولوژی، موضع گیری در برابر مدرنیته و ...) و خارجی (جهانی شدن ،تهاجم فرهنگی ، امپریالیسم و استعمار و ...) در پدید آوردن این وضعیت جدید در شهر یزد موثر و دخیل بوده اند . به نظر می رسد كه از میان این عوامل گوناگون ، عامل روانی جایگاه و اهمیت قابل توجهی دارد . به عبارت دیگر ، فقدان یا ضعف روحیة اعتماد و عزت نفس در جوانان ، موجب تصور نادرست آنها از غرب و زندگی و فرهنگ غربی شده و در نتیجه آنها را از فرهنگ اصیل سنتی خود دور و به مظاهر فرهنگ غربی متمایل كرده است. بدین ترتیب برای فراهم شدن امكان سنجش داده ها و عملیاتی كردن آنها ، عوامل روانی را ما دراین تحقیق ، در واقع همان «عزت نفس » و متعلقات مربوط به آن در نظرگرفته ایم.
...
1-3- اهداف تحقیق :
هدف كلی این تحقیق ، « بررسی عوامل روانی مؤثر ( عزت نفس ) در فاصله گرفتن جوانان یزدی از فرهنگ اصیل سنتی (دارالعباده ) و گرایش به مظاهر فرهنگ غربی » (شبه مدرنیسم ) می باشد . اهداف جزئی یا ویژه عبارتند از :
1) شناسایی و بررسی رابطة عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگیغربی در حوزة اخلاق ؛
2) شناسایی و بررسی رابطه عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی درحوزةاقتصادی ؛
3) شناسایی و بررسی رابطه عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی درحوزة اجتماعی ؛
4) شناسایی و بررسی رابطه عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی درحوزة آموزشی و علمی ؛
5) شناسایی و بررسی رابطه عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی درحوزة شخصی؛
6) شناسایی و بررسی رابطه عزت نفس و خود باوری در جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی درحوزة سیاسی ؛
7) ارایه راهكارهایی در مورد افزایش عزت نفس در جوانان ؛و
8) ارایه راهكارهایی برای شناسایی بهتر و بیشتر ابعاد مثبت فرهنگ اصیل سنتی و جنبه های منفی فرهنگ غربی .
1-4- مدل تحلیلی :
1-4-1- فرضیه های تحقیق :
با توجه به نقش عوامل روانی كه در این پژوهش به معنای «عزت نفس و خودباوری» در نظر گرفته شده است ، فرضیهها عبارتند از :
1- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خود باوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزة اخلاق رابطه معنی دار دیده می شود .
2- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خودباوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزةاقتصادی رابطه معنی دار وجود دارد .
3- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خودباوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزة اجتماعی رابطه معنی دار دیده می شود .
4- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خودباوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزة آموزشی و علمی رابطه معنی دار دیده می شود .
5- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خودباوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزةشخصی رابطه معنی دار دیده می شود
6- بین فقدان یا ضعف عزت نفس و خودباوری جوانان یزدی با گرایش آنها به سبك زندگی غربی در حوزة سیاسی رابطه معنی دار وجود دارد.
1-4-2- متغیرها و جایگاه آنها در فرضیه ها :
در شش فرضیه بالا ، عزت نفس و خودباوری « متغیر مستقل » و سبك زندگی در غرب در حوزه های گوناگون فرهنگی،اخلاقی، اقتصادی ،اجتماعی ، آموزشی وعلمی ، شخصی و سیاسی به عنوان «متغیر وابسته» در نظر گرفته شده است .
....
فصل دوم :
ادبیـات تحقیق
دربارة علل یا عوامل گرایش به فرهنگ غرب بعضی مطالعات و تحقیقات در سطح جهان و ایران به طور مستقیم و تعداد بیشتری پژوهش به طور غیر مستقیم صورت گرفته است . پژوهش های غیر مستقیم معمولاًٌ حول محورهایی چون «توسعه و نوسازی و عوامل موثر در آن » ، « توسعه و تغییر فرهنگی» ،« آسیب شناسی فرهنگی » و « تهاجم فرهنگی» سامان یافته است . در سطح استان ، تحقیقات از این نوع اندكند و هنوز جنبه های گوناگون فرهنگ بدون پژوهش باقی مانده است . در این مبحث،برای نمونه فقط تعداد محدودی از تحقیقاتی كه مستقیم یا غیر مستقیم به موضوع این پژوهش مربوط می شود ابتدا در سطح جهان ، سپس در سطح ایران و سرانجام در محل معرفی و بررسی خواهند شد .
2-1- تحقیقات جهانی و خارجی
یكی از پژوهش هایی كه ارتباط مستقیم با تحقیق حاضر دارد، كاری است كه خانم هلنانوربرگ هاج در یكی از مناطق هند به نام «لاداخ» انجام داده و حاصل آن در كتاب « آینده های باستانی : از لاداخ بیاموزیم » به زبان خارجی است كه در سال 1991 به چاپ رسیده است .این كتاب كه مبتنی بر مشاهدات میدانی نور برگ هاج از روند توسعه و گسترش فرهنگ مدرن در جامعه سنتی لاداخ در شمال كشور هند می باشد در فصلنامة فرهنگ مردم ،سال سوم ، شمارة10( 1383 ) توسط اسفندیار عباسی به اختصار معرفی شده است . مدت اقامت طولانی بیست ساله نوربرگ هاج در بین مردم شبه قارة هند به او فرصت داده است كه تأثیر تدریجی توسعه و تجددگرایی در جامعهای سنتی را مشاهده كند . بر اساس این مشاهدات خانم نوربرگ هاج بسیاری از مسائل مشترك در میان كشورهای جهان سوم (از جمله بیكاری شدید نسل جوان ، مناقشات جناح های سیاسی ، اختلاف و كشمكش های قومی و مذهبی ، تجمل گرایی ، تضعیف روابط عاطفی و خویشاوندی و معاشرت های اجتماعی و نیز سیطرة عدم رضایت، خمودگی و دلمردگی عمومی در جوامع عصر حاضر )را در پیروی نسنجیدة مردم از الگوی توسعه صنعتی ریشه یابی كرده است .
نویسنده در این پژوهش بر تأثیر پنهانی ولی بسیار تعیین كنندةعوامل روانی در فرآیند توسعه و تجدد گرایی جوامع سنتی تأكید دارد. از نظر او گرچه نمی توان آثار مثبت الگوی غربی توسعه در جهان سوم را نادیده گرفت ، ولی تصاویر فریبنده و غلط از فیلم های تجاری ، آموزش و پرورش غربی و برداشت های نادرست مردم از ظاهر گردشگران خارجی باعث شده است كه بر اساس اطلاعات ناقص و توهم بی اساس ، مردم در جوامع سنتی ، فرهنگ بیگانة غرب را «برتر» و «پیشرفته تر » از فرهنگ بومی خود بپندارند .
خرید و دانلود آنی فایل